[شانه]
متن:
بر گیسویت ای جان کمتر زن شانه
چون در چین و شکنش دارد دلِ من کاشانه
بگْشا ز مُویت گرهای چند ای مه
تا بگْشایی گرهای شاید ز دلِ دیوانه
دل در مُویت دارد خانه
مجروح گردد چو زنی هر دم شانه
در حلقهٔ مُویت بس دل اسیر است
بینم خونین دلِ این و آن سرِ هر دندانه
دل در مُویت دارد خانه
مجروح...