تاجک شاعر لائق شیرعلی کی نظم 'جوانی میرود' سے ایک اقتباس:
"جوانی سبزهای نی، تا به هر فصلِ بهار از نو
دمد از خاک و باز آرا دهد صحرای عریان را.
جوانی آفتابی نی، که بیگه رفته، صبح آید،
جوانی ماه نی، هر مه نخواهد گشت او پیدا.
دریغا، این گلِ بیصورتِ صدرنگِ عطرافشان
فقط یک بار در شاخِ نهالِ عمر...